نگاهي تمدني به يك كتاب ارزشمند
«شناسنامه – برنامه هويت و اقتدار تاجيكان»
نوشته اپاريسينا
دکتر هجرت الله جبرئیلی
? بنياد تمدن سازي از منظر قرآني عبارتند از:
١. تعارف (خودشناسي و ديگرشناسي: به رسميت شناسي خويشتن انساني، زباني، قومي، ديني، فرهنگي و تمدني خويشتن و ديگري)،
٢. تفاهم (اجازه دادن براي ديگران در روايت كردن هويت خويشتن و فهم دوجانبه روايت هويتي و زدايش سوء تفاهم ها) ،
٣. تعامل (وارد داد و ستد شدن برد- برد با ديگري)،
٤. تعاون و تكافل (همكاري در برطرف كردن كمبودها و ناتوانايي هاي يكديگر در جهت خود شگوفايي و ديگر شگوفايي)،
٥. تكامل (رسيدن به توسعه و همديگر پذيري و ثبات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و علمي و ميل عميق به پيشروي)
? كتاب براي خواننده يك خودشناسي تاريخي، جغرافيايي، زباني، فرهنگي، ديني، ادبي و تمدني ارائه مي دهد. گرچه اين شناسنامه جنبه مانيفيستيكي دارد، اما خطوط فكري راستين يك شناسنامه علمي را ترسيم كرده است و تعميق آن با مطالعات تكميلي، كامل مي شود.
? كتاب از منظر تاريخي، زباني، قومي و تمدني ديگر شناسي كشوري، منطقه اي و بين المللي براي مخاطب صميمي آرائه مي دهد. اين دگر شناسي منطبق بريافته هاي علمي – تاريخي است.
? كتاب يك دشمن شناسي نرم درون هويتي و بيرون هويتي كشوري، منطقه اي و بين المللي را ارائه مي دهد. از اين منظر ، از يك سو بسيار اخلاقي است و از سوي ديگر تازه و بكر است.
? كتاب روحيه و انگيزه فاشيستي ندارد. از اين منظر نشاني از پختگي و انساني شدن روح مؤلف دارد كه در كوره زار دانش و جهان گردي و گفتگو بخته شده و از ستمگري پالوده شده است.
? كتاب روحيه دانشمند شدن، برنامه ريزبودن، زندگي سازماني نرم، تدبيرگرايي، آينده گرايي ، شجاعت و سخت كوشي را زنده مي كند. هم نوستالژي تمدني مي آفريند و هم آينده نگري تمدني.
? كتاب با وصف همه گيري جهاني(پاندمي) سكولاريزه شدن جهان، هويت فرهنگي تمدني تاجيكان و منطقه را با ژرفايش مي شناسد، از يك سو از اسلام سياسي افراطي برحذر مي دارد و از سوي ديگر تدين و تسلم اعتدالي را توصيه مي كند.
? كتاب در يك دورنماي پيشا ٢٠٢١ و در جو پسايازده سپتامبر ٢٠٠١ برنامه نيز مي دهد. خطوط اصلي ترسيم شده اين برنامه ارزشمند است، اما از بهر ترسيم دورنماي گفتمان تمدني سياسي تاجيكان و فارسي زبانان در جهت حركت به قرن ١٥ ام هجري خورشيدي نيازمند بازنگري است.
? نثر كتاب سليس و روان و تاريخنگارانه است. كاش منبع دهي در هر صفحه انجام مي شد و فقط به ذكر منابع در آخر كتاب بسنده نمي شد.
من اين كتاب را انسان گرايانه، مسلماني، توسعه گرا و اخلاقي و غير ديگرستيزانه و متدينانه متمدنانه يافتم. ? خوانش چندباره با يادداشت برداري و ژرف نگري آن را در گام نخست به تاجيكان ، در گام دوم به تمام فارسي زبانان و در گام چهارم به تمام ترك زبانان و بشتوزبانان و نورستانيان و …. توصيه مي كنم.