مکتب حنفیان جدید – قسمت ششم

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

 

قسمت: ششم

یک. إحیاء به معنای یک سنت الهی؛ الله متعال فرمود:  أَوَمَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا ﴿الأنعام: ١٢٢؛ آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه برای کافران، اعمال (زشتی) که انجام می‌دادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است.

این سنت بارها در قرآن کریم یادآوری شده و هم در دنیا و هم در آخرت در مورد انسان و غیر انسان کاربرد دارد.

دو. إحیاء به معنای رسالت پیامبران از بهر زنده گردانیدن امت مسلمه؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ﴿الأنفال: ٢٤؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد!

این آیه خطاب به مؤمنان است، آن­ها أحیاء یعنی زندگان­اند و به وسیله ایمان زنده شده­اند. از این جهت مردگان اند که به آن­ها ابلاغ نشده باشد، الله متعال آن­ها را مخاطب ساخته است که باید از حیات و ترقی در مدارج آن بیشتر بهره­مند گردند. این کار در صورتی ممکن است که به فرمان حضرت رسول استجبات صورت گیرد.

سه. إحیاء به عنوان یک وظیفه انسانی: احیاء به معنای نجات از هلاکت است.

الله متعال فرمود: وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ﴿المائدة: ٣٢؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت ششم

مکتب حنفیان جدید – قسمت پنجم

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

 

قسمت: پنجم

چهار: تجدید علائم مرزهای حرم مکی؛  در اصطلاح به نام «انصاب حرم» یاد می­شود. در اسلام نه تنها موضوعات ایمانی و فکری باید تجدید شود، بلکه گاهی حدود و مرزهای  حرم در اثر گذر زمان و عوامل دیگر مورد تغییر قرار می­گیرد که باید تجدید شود. نخستین کسی که دستور به تجدید علائم مرزهای حرم مکی داد، حضرت پیامبر اعظم 2 بود.

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَسْوَدِ بْنِ خَلَفٍ، عَنْ أَبِيهِ، «أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَمَرَهُ أَنْ يُجَدِّدَ أَنْصَابَ الْحَرَمِ عَامَ الْفَتْحِ» (الطبرانی،‌ 1415: ج1، ص 280، ح رقم 816)[1]؛ از حضرت محمد بن اسود بن خلف رضی الله عنه و او از پدرش روایت است که همانا حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه وسلم  به او دستور داد که در سال فتح مکه علائم مرزهای حرم مکی را تجدید نماید. 

هـ: مفهوم فقهی دانش­واژه «جدید»؛

آنچه که در باره مفهوم قرآنی و نبوی دانش­واژه «جدید» گفته شد،‌ میوه­های اصلی خود را در درخت فقه به بار می­دهد؛ زیرا نفس اصل بودن «اجتهاد» در فقه اسلامی به معنای این است که فقیه می­باید برای پرسش­های جدید، پاسخ بیابد. پاسخ­گویی به پرسش­های جدید، فقه را تجدید و نوسازی می­کند. دانش­واژة «جدید» در گستره فقه به شکل عام کاربرد دارد مانند: تجدید وضوء، تجدید نکاح ، تجدید عهد و … . (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت پنجم
Read more about the article مکتب حنفیان جدید – قسمت چهارم
مرکز اسلامی در گلاسکو - اسکاتلند

مکتب حنفیان جدید – قسمت چهارم

مکتب حنفیان جدید

بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

 

قسمت: چهارم

د: سه تعریف گزیده از مکتب؛

1.مجموعه ایست که در ابتدا به تفسیر انسان و جهان می­پردازد و سپس بایدها و نباید­های انسانی را مشخص و معین می­سازد. هم نیاز انسان را به جهان بینی مرتفع می­کند و هم یک نظام ارزشی برای زیستن و چگونه زیستن ارائه می­دهد. در واقع مکتب مجموعه جهان­بینی و ایدئولوژی است.

2.مکتب فکری پیکره­ بندی و رویکردی در اندیشه در حوزه‌ای خاص از دانش است که بر بنیاد زیربنایی­تر بنیان شده و برای فرآورده‌های فکری خود رویکردساز و جهت دهنده است. مکتب فکری در منظومه  دانش بشری با مشخصه‌های خود شناخته می‌شود.

 مکتب فکری ممکن است چشم‌انداز فلسفی، اعتقادی، جنبشی اجتماعی، فرهنگی و یا جنبشی هنری باشد. همچنین ممکن است سبک ویژه‌ای در فلسفه یا هنر یا دیگر شاخه‌های علوم انسانی و علوم سیاسی و پزشکی و … را نتیجه دهد. اساساً یا در روش شناسی باشد. به عبارتی، افرادی که حول یک مکتب به نظریه‌پردازی می‌پردازند، باید در یک چیز خصوصیت مشترک داشته باشند که این خصوصیت همان پایه نظری ویا روش تحقیق است.

3.گروهی از فیلسوف­ها، متفکرین و پژوهش­گران که روش معینی را در پیش گرفته باشند یا رأی مشترک داشته باشند. مانند این که گفته شود که که او از «مدرسه؛ مکتب» فلانی است؛ یعنی بر رأی و روش اوست. (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت چهارم

مکتب حنفیان جدید – قسمت سوم

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

قسمت: سوم

هـ : مذاهب فقهی مشهور تمدن اسلامی؛

عمده­ ترین انگیزه­ای گوناگونی رأی میان مسلمانان مسأله خلافت و این که چی کسی شایسته خلافت است؟ بود. از آنجا که «اجتهاد» در اسلام مشروع بوده است و صحابه رسول الله و همه نسل­های مسلمانان اجتهاد کرده­اند. دلیل آن اندک بودن نص  و فراوانی حوادث بوده است. بدین­گونه از روش «اجتهاد»، گوناگونی «رأی» پیدا شد. گوناگونی روش استنباط موجب پیدایش مذاهب فقهی شده است.  این اختلاف «رأی» و گوناگونی روش استنباط و اجتهاد، پس از فتنه که باعث شهادت حضرت عثمان و حضرت علی گردید، افزونی یافت. مذاهب فقهی بسیار و پرشماراند. برخی از آن­ها شهرت یافتند و باقی ماندند. برخی ازاین مذاهب برای­شان مراجع خاص تدوین نشد. مانند: مذهب امام لیث بن سعد، امام ابن جریر طبری، امام اوزاعی و …. اما مذاهبی که انتشار و گسترش یافتند، هشت مذهب­اند. به اساس رویکرد کلامی مذاهب عبارتند موجود ومطرح جهان امروزی اسلام عبارتند از: (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت سوم

مکتب حنفیان جدید – قسمت دوم

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

قسمت دوم:

دو. انسان حنفی جدید؛

ویژگی­های کلان انسان حنفی جدید را چنین می­توان نگاشت:

الف: انسان حنفی جدید از نظر سیاسی با انواعی از نظام­ها مانند شاهی مطلقه، شاهی مشروطه، جمهوری­های دیکتاتوری، رژیم­های کمونیستی، دموکراسی­های لیبرال و جمهوری­های اسلامی روبرو بوده است. طرفه آنکه از نظر سیاسی پدیده بنام استعمار نیر بر او هجوم برده است و تن و روان او را مجروح و به ویرانی کشانده است.

نظام­های شاهی مطلقه از او می­خواهند «تبعه» یا «تابع مکلف» و «غیر محق» باشد. نظام­های شاهی مشروطه از او می­خواهند «تبعه مکلف و محق» باشد. لیبرال دموکراسی­ها از او می­خواهند «شهروند دموکرات » و جمهوری اسلامی­ها از او می­خواهند، «شهروند مسلمان نو» باشد.

ب: از نظر اجتماعی، ‌در اکثر سرزمین­های گسترة فرهنگ و فقه حنفی ، نظام اجتماعی قبیله­ای در حال احتضار و جان­باختن است. امروزه تنها قبیله نیست که زندگی او را سامان دهد. اتحادیه­ها، جوامع مدنی، ایدیولوژی­ها و احزاب نیز در ساماندهی زندگانی او نقش می­یازند. در حالی که نقش قبیله تا هنوز نیز باقیست. حنفیت با نظام­های شهروندی – اجتماعی و مدنیت روبروست، از سوی دیگر نظم قبیله­ای نیز بر انتخاب او فشار می­آورد. در واقع زیست او میان «فردیت» و «اجتماعیت» درحال نوسان است.

ج: از نظر اقتصادی ، اقتصادی سنتی زراعتی و دامداری کم­رنگ شده، انسان حنفی جدید خویشتن را با نظام کاپیتالیستی و بازار آزاد رویارو می­بیند، نیازمند آنست که راه تعامل با این نظام را یاد بگیرد، یا  به کنج عزلت بخزد. (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت دوم