سیاست و حکومت در مذهب امام ابوحنیفه – قسمت دوم

سیاست و حکومت در مذهب امام ابوحنیفه

نوشته: مدحت القصراوي

ترجمه و تحقيق: دکتر هجرت الله جبرئيلي

 

قسمت: دوم

دو. روش صحيح براي انعقاد خلافت؛

 امام ابوحنيفه 2 در مسألة خلافت بر اين رأي بود که استيلاء و چيره­شدن بر حاکميت به وسيلة قوه و زور و پس از آن اخذ بيعت، به گونة غصبي، صورت صحيح شرعي براي انعقاد خلافت نيست. خلافت صحيح آن است که به وسيلة اجتماع و شورا­يي از أهل رأي برپا گرد. همانا امام اعظم 2 اين رأي خود را در موقف دشوار و خطرناک بيان کرد که براي کسي که اين رأي را اعلام مي­کرد، ضمانت اين وجود نداشت که سر او بر شانه­هايش قرار داشته باشد.

ربيع بن يونس، حاجب خليفي عباسي منصور، روايت مي­کند که منصور امام مالک[1] 2 امام ابن أبي ذئب[2] 2 و امام ابوحنيفه 2 را فراخواند و به آنان گفت: «ديدگاه شما چيست، در  مورد امري که الله متعال به من داده است و در آن امر [خلافت]  اين امت است، آيا من اهليت آن را دارم؟»

امام مالک 2 فرمود: « لو لم تكن أهلًا لما ولاك الله تعالى.»؛ اگر تو اهليت آن را نمي­داشتي، الله متعال ولايت آن را به تو نمي­داد.

امام ابن ابي ذئب 2 فرمود: «ملك الدنيا يؤتيه الله تعالى من يشاء، وملك الآخرة يؤتيه الله تعالى لمن طلبه ووفقه الله تعالى، والتوفيق منك قريب إن أطعت الله تعالى، وإن عصيته فبعيد، وأن الخلافة تكون بإجماع أهل التقوى لمن وليها، وأنت وأعوانك خارجون عن التوفيق، عادلون عن الحق، فإن سألت الله تعالى السلامة وتقربت إليه بالأعمال الزاكية كان ذلك وإلا فأنت المطلوب.»؛ پادشاهي دنيا را الله متعال به هر که بخواهد،‌ مي­دهد، اما مُلک آخرت را الله متعال به کسي مي­­دهد که آن کس آن را بخواهد و الله متعال او را توفيق بخشيده باشد. توفيق به تو نزديک است، اگر فرمان­بردار الله متعال باشي، و اگر نافرمان او باشي،‌ توفيق از تو دور است. (بیشتر…)

ادامه خواندنسیاست و حکومت در مذهب امام ابوحنیفه – قسمت دوم

مکتب حنفیان جدید – قسمت سوم

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

قسمت: سوم

هـ : مذاهب فقهی مشهور تمدن اسلامی؛

عمده­ ترین انگیزه­ای گوناگونی رأی میان مسلمانان مسأله خلافت و این که چی کسی شایسته خلافت است؟ بود. از آنجا که «اجتهاد» در اسلام مشروع بوده است و صحابه رسول الله و همه نسل­های مسلمانان اجتهاد کرده­اند. دلیل آن اندک بودن نص  و فراوانی حوادث بوده است. بدین­گونه از روش «اجتهاد»، گوناگونی «رأی» پیدا شد. گوناگونی روش استنباط موجب پیدایش مذاهب فقهی شده است.  این اختلاف «رأی» و گوناگونی روش استنباط و اجتهاد، پس از فتنه که باعث شهادت حضرت عثمان و حضرت علی گردید، افزونی یافت. مذاهب فقهی بسیار و پرشماراند. برخی از آن­ها شهرت یافتند و باقی ماندند. برخی ازاین مذاهب برای­شان مراجع خاص تدوین نشد. مانند: مذهب امام لیث بن سعد، امام ابن جریر طبری، امام اوزاعی و …. اما مذاهبی که انتشار و گسترش یافتند، هشت مذهب­اند. به اساس رویکرد کلامی مذاهب عبارتند موجود ومطرح جهان امروزی اسلام عبارتند از: (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت سوم

مکتب حنفیان جدید – قسمت دوم

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

قسمت دوم:

دو. انسان حنفی جدید؛

ویژگی­های کلان انسان حنفی جدید را چنین می­توان نگاشت:

الف: انسان حنفی جدید از نظر سیاسی با انواعی از نظام­ها مانند شاهی مطلقه، شاهی مشروطه، جمهوری­های دیکتاتوری، رژیم­های کمونیستی، دموکراسی­های لیبرال و جمهوری­های اسلامی روبرو بوده است. طرفه آنکه از نظر سیاسی پدیده بنام استعمار نیر بر او هجوم برده است و تن و روان او را مجروح و به ویرانی کشانده است.

نظام­های شاهی مطلقه از او می­خواهند «تبعه» یا «تابع مکلف» و «غیر محق» باشد. نظام­های شاهی مشروطه از او می­خواهند «تبعه مکلف و محق» باشد. لیبرال دموکراسی­ها از او می­خواهند «شهروند دموکرات » و جمهوری اسلامی­ها از او می­خواهند، «شهروند مسلمان نو» باشد.

ب: از نظر اجتماعی، ‌در اکثر سرزمین­های گسترة فرهنگ و فقه حنفی ، نظام اجتماعی قبیله­ای در حال احتضار و جان­باختن است. امروزه تنها قبیله نیست که زندگی او را سامان دهد. اتحادیه­ها، جوامع مدنی، ایدیولوژی­ها و احزاب نیز در ساماندهی زندگانی او نقش می­یازند. در حالی که نقش قبیله تا هنوز نیز باقیست. حنفیت با نظام­های شهروندی – اجتماعی و مدنیت روبروست، از سوی دیگر نظم قبیله­ای نیز بر انتخاب او فشار می­آورد. در واقع زیست او میان «فردیت» و «اجتماعیت» درحال نوسان است.

ج: از نظر اقتصادی ، اقتصادی سنتی زراعتی و دامداری کم­رنگ شده، انسان حنفی جدید خویشتن را با نظام کاپیتالیستی و بازار آزاد رویارو می­بیند، نیازمند آنست که راه تعامل با این نظام را یاد بگیرد، یا  به کنج عزلت بخزد. (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت دوم

مکتب حنفیان جدید – قسمت نخست

مکتب حنفیان جدید

 بازسازی و نوسازی میراث گسترده حنفی

نوشته: دکتر هجرت الله جبرئیلی

قسمت نخست:

چکیده

این نوشتار، عهده­ دار تبیین پدیدآوری مکتب فکری زیر عنوان «مکتب حنفیان جدید» است. ضرورت پدیدآیی این مکتب را پیدایش «انسان جدید حنفی» و پرسش­های جدید او تعیین می­کند. از سوی دیگر، دغدغه این نوشتار پیدا کردن پایه، برای هویت تمدنی خراسانی اسلامی است.

در این نوشتار در نخست کلید­واژگان، مفهوم ­شناسی شده، سپس نشان داده شده است که مفاهیم چون احیاء یا بازسازی و تجدید یا نوسازی ریشه در سنت­های الهی داشته و مفاهیم قرآنی، نبوی و صحابی­ اند که ریشه­ های عمیق آن در سنت علمی و فقهی مسلمانان  نهفته است.

سپس برداشت نویسنده از احیاء و تجدد و به ویژه إحیاء و تجدید مذهب حنفی بیان شده که می­باید در نتیجه دو کار إحیاء و تجدد میراث گسترده حنفی، «فقه تمدنی» پدید آید تا سبک زندگی نوین اسلامی را پدید آورد. از این سبک زندگی نوین ،‌ به تمدن نوین اسلامی تعبیر می­شود. فقه تمدنی می­باید  که توانایی گفتگو با سبک­های دیگر زندگی را داشته و رسالت معرفی اسلام به عنوان دین تمدن­آفرین، عبور جامعه از وضعیت موجود قبیله­ای به وضعیت مطلوب مدنی و گفتگو با غرب انسانی و مقاومت در برابر غرب استعماری را حمل کند. (بیشتر…)

ادامه خواندنمکتب حنفیان جدید – قسمت نخست

ازحذف معاونیت تعلیمات اسلامی تا ایجاد وزارت تعلیمات اسلامی

مفهوم پاسخگویی دست کم در سه معنی تجلی می نماید و همه انتظار دارند که سه کنش را در او مشاهده کنند: نخست؛ سطحی ترین مفهوم پاسخگویی این است که تصمیمات و اقدامات خود را همراه دلیل و علل برای شهروندان به نحوه موجه و مدلل بیان کنند؛ پس حاکمان که از بیان دلایل و یا علت تصمیمات دولت،خود داری می کنند؛ حاکمان پاسخگو به حساب نمی آیند. دوم؛ فراگنی نکردن؛ یعنی اینکه دولت عواقب و پیامد های ناشی از تصمیمات خود را به گردن دیگران نیاندازد؛ پس دولتی که جسارت پذیرش عواقب و نتایج رفتار و سیاست های خود را نپذیرد، دولت پاسخگو نیست. سوم؛ دولت پاسخگو دولتی است که برای جبران خطاها و اشتباه خود تلاش می کند بنابراین دولت پاسخگو به اشتباهات خود ادامه نمی دهد.

ادامه خواندنازحذف معاونیت تعلیمات اسلامی تا ایجاد وزارت تعلیمات اسلامی