پرسش: ضرورت مذهب

پرسش: لطفا در باره ضرورت مذهب برايم توضيح دهيد.

الحمد لله و كفى والسلام على عباده الذين اصطفى، و صلي الله على خير خلقه محمد و علي آله و صحبه اجمعين.

نكته: اين نوشته فتوا نيست، فقط پرسش و پاسخ ميان دو برادر مسلمان به خاطر تعليم و تعلم است. به خاطر فتوا به دارالفتواهاى رسمى مراجعه كنيد تا دچار تشتت فتوا نشويد. تشتت فتوا يك مشكل عظيم مسلمانان است.

با سلام و ادب

? در تاريخ علمى مسلمانان ميان دين ، فرقه ، مذهب، طريقت و حزب فرق مي كنند.

دين: هدف اسلام است كه هر كسي كلمه شهادت را خواند وارد دين مى شود و نام مسلمان بر او گذارده مى شود.

فرقه: مربوط به عقيده است كه در اثر اختلافات سياسي در زمان حضرت على رض ايجاد شد: فرقه سنى، فرقه شيعه، فرقه خوارج.

مذهب: مربوط به احكام فقهى است. هر مذهب اصول فقه خاص دارد و به وسيله آن از قرآن و سنت و قياس و … ، احكام فقهى استنباط مى شود.

حزب: مربوط به سياست است. در قديم مانند حزب شعوبي ها و سياه جامه ها كه هدف شان گرفتن قدرت بود. در جديد مثل اخوان المسلمين و حزب التحرير.

طريقت: مربوط به اخلاق و زهد و سلوك به خاطر نزديك شدن به الله متعال است.

? ضرورت مذهب: مذهب به معناى مجموعه روش هايي است كه به وسيله آن احكام از قرآن و سنت و عرف و … استنباط مى شود. همچنان مذهب به مجموعه احكام در عبادات و معاملات كه در طول تاريخ جمع شده است، و منسوب به امامان فقه و پيروان آن ها در طول تاريخ است، نيز اطلاق مى شود.

? در تبيين ضرورت مذهب در عصر ما به چند نكته بايد توجه داشت:

١. اكثريت مطلق مسلمانان در خانواده هاى به دنيا مى آيند كه متمسك به مذاهب مسلمانى هستند. از اين طريق دين را مى آموزند، سبك زندگى اسلامى را ياد مى گيرند با احكام آن عادت مى كنند. چون اجتهاد در اسلام پذيرفته است، بنابراين، اين امر زيبا است كه به اين طريق آدم دين را بياموزد.

٢. انسان غير مجتهد كه اكثريت مطلق مسلمانان را تشكيل مى دهد، توانايى اجتهاد مستقيم از قرآن و سنت را ندارند، در واقع مذهب زحمات تقريبا ١٤٠٠ ساله مسلمانان را در اختيار او قرار مي دهد. از اين جهت نشستن بر سر سفره آماده مذهب، يك نعمت الهي است.

٣. رسيدن به اجتهاد كار آسان نيست و عموما در سنين بسيار بالا بعد از ٤٠ سالگى دست مى دهد و انسان به گونه اي به ناچار از سفره آماده مذاهب اسلامي استفاده مى كند.

٤. حتى در عصر ما اگر كسي مجتهد هم شود، بى نياز از اين مذاهب و احكام آن ها نيست. مجبور است كه اول به اين مذاهب رجوع كند و بعد حكم صادر كند. در اكثريت اوقات احكام صادره مجتهد معاصر با يكى از احكام اجتهادى محتهدان مذاهب قديم يا مجتهدان معاصر مطابقت مى داشته باشد، مگر در مسائل بسيار اندك جديد.

٥. بنابر اين، مذهب يا مذاهب اسلامى ممد مسلمان معاصر و كمك كننده او در تحقيقات جديد و سلوك بر تحقيقات قديم مسلمانان است و استفاده رايگان از ذخيره بزرگ علمى و احكام است.

٦. اتكا بر يك مذهب خاص و بر اصول فقه آن به انسان مسلمان هويت مي بخشد و نوعي از آرامش روحى را نصيب او مى كند. بدون مذهب ذهن نا آرام ما در ميان تشتت و اختلاف مذاهب ناآرام تر مى شود.

٧. مذهب ذهن آدم را روشمند مى سازد، مى داند كه مطالعات دينى خود را كجا شروع كند و به كجا ختم كند. ضعف هاى مذهب خودش و قوت هاى آن در مقايسه با مذاهب ديگر برايش قابل درك مى شود.

٨. پيروى از هيچ مذهب واجب نيست، بلكه پيروى از دىن واجب است. مذهب خود يك طريقه ديندارى است. بنابر اين، استفاده كردن از توليدات فقهى هريك از اين مذاهب جائز است و خود پيروى از دين است. تعصب و جمود بر يك مذهب ، مذموم و نشانه عقبماندگي است. تعهد به اصول فقه و فقه هريك از مذاهب اسلامى، و دفاع روشمند از آن، و در عين حال استفاده از توليدات مذاهب ديگر در صورت نياز، نشانه متمدن بودن است.

٩. از ديدگاه من مذاهب اربعه اهل سنت و مذهب سلفى ها، و اجتهادات مجتهدين مستقل معاصر، هر كدام به تنهايي ناقص هستند. اما در يك روابط رفيقانه و دوستانه و بده و بستان و كمك به همديگر، اين مذاهب يكديگر را كامل مى كنند و به اين ترتيب ما يك بسته كامل فقه اهل سنت را در اختيار مى داشته باشيم.

١٠. مذهب حنيىف حنفى به دو علت، يكى نزديكى به عصر رسول الله ص و اصحاب رض ، و دوم از جهت تدوين نخستين، قالب فقهى اي را دارد كه ديگر مذاهب در رقايت و قياس با آن به وجود آمده اند. بنابراين، آغاز كردن تحقيقات فقهى از اين مذهب عالى و سپس مقايسه آن با مذاهب ديگر و اجتهادات معاصر، مزيت ها و نعمت هاى عظيم دينى را نصيب مسلمانان مى كند.

والسلام

دکتر هجرت الله جبرئیلی

دیدگاهتان را بنویسید